دانلود رمان طغیان از راضیه درویش زاده کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، انتقامی
تعداد صفحات : ۸۹۶
خلاصه رمان:
یزدان پسری که از نوجوانی در حجره حاج مهدی کار می کنه، طی اتفاقاتی راز مرگ پدرش رو میفهمه و در صدد انتقام از حاج مهدی در میاد، و درست دست میذاره روی نقطه ضعف حاج مهدی یعنی دختر کوچکش یاس… که سالهاست پنهانی عاشقِ یزدانِ و…
قسمتی از داستان طغیان :
نفس نفس زنان وارد کوچه شد به پشت سرش نگاه انداخت تا مطمئن شود کسی پشت سرش نیامده چادر مشکیش را که به اجبار مادرش یک امروز سر کرده بود را جلو کشید. آروم و با احتیاط طول کوچه را پشت سر گذاشت و مقابل در خانهی امینه خانوم ایستاد، کاسه آشی را که خودش با کشک و پیاز
تزئین کرده بود را با یک دست محکم گرفت و با دسته دیگه زنگ در را فشرد. مضطرب و نگران هر از گاهی به اطراف نگاه میانداخت تا نکند کسی وارد کوچه شود یا از خانه بیرون بیاید. با صدای لخ لخ دمپاییهایی که از پشت در شنید قلبش به تپش افتاد و هیجانش بالاتر رفت با کف هر دو دستش زیر
کاسهی آش را گرفت. چشم های درشت مشکیش از هر لحظه دیگر درشت تر شده بود و خیره به در یک لنگه طوسی رنگ. بالاخره در باز شد یزدان که با صدای زنگ در از خواب بیدار شده با سر وضع بهم ریخته و موهای ژولیده جلوی در ظاهر شد. دستی به صورتش کشید تا از حالت خواب آلودی در بیاد.
_بفرمایید؟ _سلام. با تعجب دستش را از روی صورتش برداشت. _تو!؟ لبخندی عمیق روی لبش نشست، کاسه آش را پیش گرفت: بفرمایید برای شما آوردم. نگاه متعجب و حیرت زده اش میان چهره بشاش یاس و کاسه آش در گردش بود که برای لحظهای متوجه پشت سر یاس شد، در خانه کبری خانوم که …