دانلود کتاب نامه هایی به انا از حسین پناهی کامل رایگان
ژانر کتاب: خانوادگی
تعداد صفحات: 41
خلاصه کتاب:
اثری است از حسین پناهی به چاپ انتشارات آناپنا. نامه هایی که پناهی به دخترش آنا نوشته است، حرف هایی پدرانه با دختری که عاشقانه دوستش دارد، حرف هایی از جنس دوست داشتن و مهر که حالتی شعر گونه دارند و از نگرانی ها، احساسات، عاشقانه ها، پندها، دلواپسی ها، خاطرات، دلتنگی ها، گلایه ها و توصیه های ناب پدرانه لبریزند.
قسمتی از کتاب نامه هایی به انا :
تشوی عزیزم
نامه عزیزت را امروز هم اکنون دریافت داشتم بامداد امروز از عروست نامه گرفتم من به وی صمیمانه شادباش گفتم و در این نامه به تو هم تبریک می گویم… آنچه در باره گوگن نوشتی بی اندازه خوشحالم کرده به ویژه اینکه وی از بازگشت به منطقه گرمسیر چشم نپوشیده گوگن راه درستی برگزیده و برای آینده اش برنامه ای درست و روشن طرح کرده است. من از صمیم قلب برنامه اش را می ستایم. البته از چند لحاظ بسیار متاسفم، ولی اکنون که کارش به دلخواه جمع و جور شده و پیش میرود. خواسته های من نیز انجام میگیرد از نمایشگاه سال ۸۹ چه خبر؟…. با اینکه بیش از چند روز در بیمارستان نبودم ناچار پول زیاد خرج کردم اگر ۵۰ فرانك برايم بفرستی، بسیار بجا و بهنگام خواهد بود.
اشتباه ما در این بود که گوگن بنا به عادت خویش از هزینه های ضروری و چشم نپوشیدنی مانند کرایه خانه و مزد خدمتکار و مانند آنها خودداری میکرد اینك سنگینی بار این هزینه ها به دوش ما افتاده و اگر بتوانیم این بار سنگین را تحمل کنیم شاید بتوانیم با نقاشان دیگر زندگی را ادامه دهیم هم اکنون خبر دادند آن روزها که در بیمارستان بودم صاحبخانه با يك نفر توتون فروش قرارداد بسته و میخواهد مرا از خانه براند و خانه را به توتون فروش واگذارد. البته از این حيث زياد ناراحت نیستم و هیچ گمان نمی کنم که بتوانند با رسوایی مرا از خانه بیرون کنند مگر من نمای درونی و بیرونی خانه را تعمیر و رنگ نکردم و لوله کشی گاز و غیر موغیره در آن کار نگذاشتم؟ مگر من این محل متروك وغير مسكونی را به خانه قابل زندگی تبدیل نکردم؟ اگر بدانی این خانه روز نخست چه وضع ناهنجار و اندوهباری داشت……
اکنون حالم خوب است جای بریدگی به خوبی جوش میخورد و خونهای از دست رفته ام دوباره باز میگردد، زیرا خوب غذا میخورم و خوب هم هضم میکنم فقط بیخوابی بیش از همه آسایشم را می رباید و باعث ناراحتی خیالم میگردد. اغلب مقدار زیادی کامفر روی پشتی و تشک میباشم و از این راه با بیخوابی پیکار میکنم… شبها از بیخوابی آشفته و نگران بودم و از تنهایی ترس داشتم اما اکنون وضعم بهتر شده و گمان می کنم کارها رو به راه باشد.
