خلاصه کتاب:
نیاز مهر آرا، وکیل پایه یک دادگستری، دختری سر زنده و کله شق، برحسب یک اتفاق وارد پرونده شومی میشه که خارج شدن ازش غیر ممکنه و با خونی که ازش ریخته میشه، بازی شروع میشه... بازی ای که با خون شروع میشه و مردی که در سایه ها مثل یک مار وحشی، یک لَنسِر بزرگه! وهم، روایتی جنون آمیز و خونینه! ...
خلاصه کتاب:
رعنا دختری که در روز ختم مادرش چشمانش به گلنار،زن پدر جدیدش افتاد که دوشادوش پدرش ایستاده بود. بلافاصله پس از مرگ مادرش پی به خیانت مهراب، پدرش، با گلنار آبدارچی مدرسه اش می برد. برای انتقام از مهراب خود را وارد یک ازدواج قراردادی با شاهرخ میکند. شاهرخ، مردی است که درپی از دست دادن پدرش بار خانواده پنج نفره اش را به دوش می کشد و مردانه به روی خواسته های خود پا مینهد. مردی که پس از دریافت پیشنهاد وسوسه برانگیز از طرف رعنا، پا به روی تمام خط قرمز هایش می گذارد تا ...
خلاصه کتاب:
من دنیزم! اتفاقات زیادی رو پشت سر گذاشتم برای اینکه خودمو نکشم زندگیمو وقف نجات دادن زندگی دیگران کردم همه چیز میتونست آروم باشه... مثل دریا... اما زندگیم طوفانی شد... بازم مثل دریا... سرنوشتم هم معنی اسممه مجبورم برای شروع دوباره... یکی از بیمارا رو نجات بدم... روانشو درمان کنم بیماری که دچار بیماریه خطرناکیه که شاید تو دنیا نظیرش از تعداد انگشتای دست کم تر باشه اسمش میلاد میم...ی...ل...آ...د. یه اسم پنج حرفی که با خودش سونامی داره ...
خلاصه کتاب:
ماریا، از همسرش جدا شده ولی با قتل همسر سابقش درگیر پرونده قتل او شده و به زندان میافتد و بعد هفت ماه آزاد میشود این در حالی است که به خاطر یک شرط آزاد شده و اما آن شرط شروع رمان زن شرطی است …
خلاصه کتاب:
من نوهی جهانگیرخان فرهمند، رئیس کارخانهی نساجی معروف را به دنیا آورده بودم. اما هیچکس اطلاعی نداشت! تا اینکه دست سرنوشت پدر و دختر را مقابل هم قرار داد. او نباید میفهمید رزا دختر اوست، اما شباهت دخترم با او غیر قابل انکار است! دختر چهار ساله ام دل و دین پدرش را برد و قلبش را تسخیر کرد! محمد فرهمند! شاید دل دخترم را برده باشد اما من هرگز دیگر به او شانس دوباره ای نخواهم داد! این عشق را خودم با دست خودم به خاک سپردم.
خلاصه کتاب:
امیر حافظ یه مرد پر نفوذ و قدرتمند که ازش هر خلافی بر میاد و این دلیل بر این میشه که نیکی همسرش که تازه یک بچه یک ساله هم دارن از هم طلاق بگیرن اما حافظ به نیکی اجازه نمیده بچش رو ببینه مگر این که هر بار ...
خلاصه کتاب:
ريحانه از يك خانواده سنتى و با عقايد محدود، دل در گرو قهرمان داستان حاج امير جبارزاده دارد، جوانمردى پهلوان مسلك كه خصوصيات ويژه خاصى دارد، اما دست تقدير و اشتباهات مختص سن كم ريحانه باعث ازدواج اشتباه او با شهاب جبارزاده پسر عموى حاج امير ميشود، ازدواجي كه تنها از سر انتقام بچگانه شهاب ميباشد حاج امير كه پسر عموي بزرگتر شهاب است و هميشه حكم پدر او را داشته است از عشق و احساس خويش نسبت به ريحانه چشم پوشى ميكند و اين شروع اولين چم از هزارچم روايت است ...
خلاصه کتاب:
آذر قصه تنهاست اما قویه...نمیشینه و میجنگه ولی قلب مهربونش اجازه خراش نمیده ، قلبش فقط پرستار دلایِ مهربونه! یه روز از بین همه مریضای قلب آذر ، مریضی میاد که به مریضِ دائمی اون تبدیل میشه... مریضی که با نفرت از آذر شروع میکنه اما دیگه بدون اون نمیتونه ، رگِ سرش محتاج چشمای پرستار دلش میشه؛ اونقدری که دنیا بین عشق آتشین پرستار دل و مریضِ نگاهش متوقف میشه...
خلاصه کتاب:
- دوسش داری! مردمک های ساواش آرام بالا آمد و به او نگاه کرد. بدون هیچ فکری هر حرفی که از دلش گذشت را به زبان آورد. - بعضیا رو دیدی، بی دلیل برات مهمن؟ حتی توی ذهنتم نمیتونی نسبت خاصی بهشون بدی. نمیتونی بگی مثل خواهرمه، دوستمه، عشقمه. نه! هیچ کدوم! فقط مثل کسیه که میخوای برای همیشه تو زندگیت بمونه. صورتش مانند کسی بود که کشتی اش در حال غرق شدن است؛ و او تنها ایستاده و به ماه خیره است. کسی که خسته بود از جنگیدن، بی نهایت خسته بود. - همه تو زندگی اشون دنبال معجزه ان. منم فقط داشتم تلاش میکردم اون معجزه رو تو زندگیم نگه دارم. نمیدونم اسم این کار چیه. دیوونگی؟ یا دوست داشتن! یاوری لبخندی زد و سر تکان داد. ساواش برای او آدمی خاص و متفاوت بود؛ پس بنابراین تعریفش از عشق برای او تعجب برانگیز نبود.
خلاصه کتاب:
همه چیز از اونجایی شروع شد که تصمیم گرفتم این شهر آلوده و خالی از احساس و پشت سرم رها کنم و برگردم به مامن گاهم. جایی که میتونم خودم باشم و صدای فلوتم با جریان آب همبازی بشه. اما نمیدونستم آشنایی با اون میتونه کاری کنه از سیاه چاله هاش که پناهگاهم شده بود، فرار کنم به همون برزخ قبل.. اما اینو نمیتونم پنهان کنم که کنار این ممنوعه بودن خیلی خوشه، و منم عاشق سرخوشی ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.