دانلود رمان قدیسهی ناپاک (جلد دوم) از کوثر شاهینی فر کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۸۰۵
خلاصه رمان:
دخترکی که به گناه ناکرده مجرم شد تاوان پس داد تاوان خیانت دیگران، مردی که میخواست انتقام از او بگیرد و تا پای مرگ او رفت اما در این میان با بی وفایی رهایش کرد اما در این دوره جدید، سرنوشت مهره های خود را جور دیگر خواهد چید زین پس لحظه تاوان پس دادن دیگران است و دخترک که بر عرش نبخشیدن تکیه زده و تا اتش روشن کینه در قلبش خاموش نشود نمیبخشد حتی اگر آن فرد معنای خود خود زندگی برایش باشد …
قسمتی از داستان قدیسهی ناپاک :
از فروشگاه بیرون میام و سردار رو می بینم که یه دستش سیگار مونده و دودش رو هوا میده… خجالت زده م… سرخ شده… میگم: بریم عقب برمیگرده… لبخند داره… راه به راه لبخند میزنه بهم… این سردار فرق داره… زمین تا آسمون با کسی که میشناختم… سابقا تشر بوده و اخم… حالا چی؟…
جامون عوض شده؟… ولى من تشر و اخم ندارم… من پرم از دلگیری… پرم از دوست داشتنی که نفرت میخواد به زور خودش رو جا بده… به زور؟… آوینه احمق..! ته مونده سیگارش رو توی سطل زباله میندازه… باز جلو میاد و دستم رو میگیره… پنجه به پنجه.. میذاره توی جیب کتش و گرمای
جیبش دور دستم حلقه میزنه… راه میریم از پیاده رو تا ساختمونه بلندی که خیلی راه مونده بهش برسیم… همون ساختمونی که طبقه دهمش برای مرد کناریه منه.. راه میریم.. زمانه طولانی ای هیچکدوم سکوت رو نمی شکنیم… تهش میگه: به سامیار گفتی باباش کجاس؟… صبر میکنم… وادار
میشه به صبر کردن… چی بگم؟… گفتم بهش مسافرته… ولی سختمه اینو به سردار بگم سختمه و سردار سمتم برمیگرده… لبخند کجی داره… سرداری که من میشناسم باید داد بزنه… بشکنه… اصلا زمینو به آسمون بدوزه… ولى… ولی لبخند به لب میگه:ماتت برده چرا؟.. دستم هنوزم تو کتشه… هنوزم …