دانلود رمان شاه ماهی از ساغر جلالی کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، معمایی، اجتماعی
تعداد صفحات : 638
خلاصه رمان:
حاصل یک شب خوشی مردی قدرتمند و دست درازی به خدمتکاری بی گناه دختری شد به نام «ماهی» که تمام زندگی اش با نفرت لقب بی همه چیز رو به دوش کشیده سردار آقازاده ای سرد و خشنی که آوازه هنرهایش در تخت سراسر تهران رو پر کرده بود… در آخر سر نوشت دو آدم با هزاران تفاوت عاشقانه ای بی همتا رقم میزد …
قسمتی از داستان شاه ماهی:
پایم را روی گاز فشار دادم و از کنار مردک گوریل گذشتم. ماشین را از میان سنگ فرش به سمت پارکینگ سرباز هدایت کردم. بوگاتی سیاه رنگ اولین چیزی بود که توجه ام را جلب کرد. اصلا احساس خوبی به این آدم نداشتم. گوشهی لبم بالا رفت و لبخند زدم. بدون اینکه صورتم را ببینم هم میدانستم
با این لبخند عمیق چال های گونه ام نمایان شدند. تنها چیزی که باعث دلخوشی ام شد لامبورگینی امید بود. نگاهم را از لامبورگینی گرفتم. پس همه جمع بودند! مثل همیشه دور هم بودند و مطمئنا اصلا هم جای من که خار چشم همه بودم، خالی نبود. دلم نمیخواست کوچکترین برخوردی با این
جماعت داشته باشم. ریموت را زدم و در پرایدم بسته شد. کوله پشتی ام را روی دوشم انداختم و به پشت ساختمان رفتم؛ زیر پنچره اتاقی که متعلق به من بود؛ ایستادم. نگاهی به تراس انداختم. کمی سخت بود، ولی میارزید به چشم در چشم نشدن با جماعتی که داخل نشسته بودند. نفسم را
محکم بیرون دادم و چندقدم عقب رفتم و پریدم، محکم نرده را گرفتم و خودم را بالا کشیدم: اوففففف! خدایا! به خودت قسم، یه ارزن شانس اگه قسمتم میشد به کسی برنمیخورد. پاها و دستهایم را جابجا کردم دیگر چیزی نمانده بود خودم را با تمام زوری که داشتم، بالا کشیدم. پلک هایم را روی هم گذاشته …