دانلود رمان نیل از فاطمه خاوریان کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۲۲۷۶
خلاصه رمان:
نیلا نامی دختری که بعد از سال ها به عشق گذشته اش برمی خوره اما رابطه‌ی سمی که با سپهر داره و درگیرشِ مانع از رسیدن دوباره اش به دانیار مشرقی میشه. بالاخره تهدیدای سپهر کار دستش می‌ده و یه شب توی بیهوشی اسیر دستاش میشه!
قسمتی از داستان نیل :
آخر هفته بود و گیتی سپهر را به همراه خانواده دعوت کرده بود همراه کوروش و بابا اسماعیلی که خیلی وقت بود پا به این خانه نگذاشته بود و این بار هم محترمانه دعوت را رد کرده بود! شام را خورده بودند و بزرگترها توی سالن دور هم جمع بودند. همراه بهرامی که روی آن ویلچر زیاد توی ذوق
میزد! نیلا همراه سپهر و کوروش توی تراس مشغول گپ زدن بودند. تمام حواس نیلا اما به مکالمه‌ی بهرام و جلال بود! می‌شنید بهرام برای پیدا کردن خانواده حسین مشرقی آنقدر مصر هست که حالا دست به دامن جلال هم شده. -نیلا نمی‌کشی؟! نگاهش را از پرده ی سفید تراس گرفت و داد به
کوروش، شلنگ قلیان را گرفت و پک عمیقی زد، دودش را از بینی و دهانش خارج کرد گفت: گیتی قسمم داده نکشم مدام میگه ببین ریه‌ی سالم نداشتن چه بلایی میتونه سر آدم بیاره! -برای همین جفت پا وایسادی و هر چی میگه میگی چشم؟ سپهر آلوچه‌ی سبز کوچک را از ظرف برداشت و همان طور که
نمک میزد گفت: نيلا كلا عادت به چشم گفتن نداره. نگاه نیلا از دودهای توی هوا کنده شد و چسبید به سپهر و آن حق به جانب بودن همیشگی اش! نگاه نگران کوروش میانشان می چرخید. -مگه دخترا به دنیا میان که همیشه به یه عده توی هر مقطع از زندگیشون بگن چشم؟! -من اینو نگفتم نیلا …
