دانلود رمان منفی هشت درجه از نرگس نجمی کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، معمایی، انتقامی
تعداد صفحات : 612
خلاصه رمان:
ده دوست صمیمی اما با یک خاطرهی بد، بعد از ده سال دوری دور هم جمع میشن. سفر میتونه روزهای قشنگی رو براشون بسازه. برای خاطره بازی، دوباره پیدا کردن همدیگه. اما هیچ کدوم نمیدونن در این سفر چه چیزی انتظارشون رو میکشه. اتفاقاتی که باعث میشه همهی اونها انگشت اتهام به سمت همدیگه بگیرن ولی …
قسمتی از داستان منفی هشت درجه:
سرد بود، آنقدر سرد که همه با فاصله ای کم از هیزم های گر گرفته در بشکه ایستاده و دست هایشان را نزدیک آتش نگه داشته بودند. اردلان کلاه بافت چهارخانه اش را تا روی پیشانی پایین کشید و با سر کفشش برف های زیر پایش را عقب زد سرانگشتانش در پوتین پشمینه پوشش یخ بسته بود.
سامیار چشم از بشکه سیاه شده گرفت و رو کرد به او: خوب شد اینجا رو پارو زدی. اردلان بی حس سرش را تکان داد و چشم هایش به سختی مه غلیظ را شکافت و روی هیات مبهم آنا که آهسته به سمت میز زیر شیروانی کلبه میرفت نشست: کجا میری آنا؟ نه تنها پاها بلکه تمام وجود آنا میلرزید. جلوی
میز ایستاد و چرخید تا جواب دهد؛ اما آن ها را ندید و سریع رو گرداند. سایه درختان غول پیکری که کلبه را احاطه کرده بودند قلبش را لرزاند و سرش را پایین انداخت. از تنهایی و سیاهی مطلق پیش چشمانش صدایش لرزید: آب میخوام. بهناز که نمیتوانست یک جا آرام بایستد و دائما پاهایش را
خم و راست میکرد تا خون در رگ هایش منجمد نشود فریاد زد: مراقب باش. صدا از کسی درنیامد. همه گرد آن بشکه افروخته ایستاده بودند و بعضی ترسیده و برخی غرق در فکر به شعله های زرد و نارنجی رقصان چشم دوخته بودند. کسی توان نداشت لب باز کند. هیچ چیز به ذهنشان نمیرسید …