خلاصه کتاب:
همیشه بهش فکر میکردم... تنها ارزوم بود... که ای کاش منم پدر داشتم تا.. خودمو براش لوس کنم هر وقت دلم پره برم تو اغوششو براش دردو دل کنم. که روز پدر با ذوق برم بغلشو بگم روزت مبارک بابایی... همش حسرت!! ولی هیچوقت فکرشم نمیکردم همچین سرنوشتی پیش روم باشه... هیچ وقت... هیچ وقت فکرشم نمیکردم یه روز تو جاده عشق قرار بگیرم.. این رمان سرنوشت دختریه که تو بچگی پدرشو از دست داده و تو اینده میفهمه که پدرش زندست ...
خلاصه کتاب:
ماجرا از یک شب مهمانی شروع شد شبی که ماهتیسم را وارد زندگی پر فراز و نشیب و جدیدی کرد.... آزار و اذیت عجیب اما با عشقی پنهانی... آیا در آخر زندگی روی خوش را به او نشان میدهد؟... ماجرا های پر کلکل آرشام و ماهتیسم خوندن دارد... زندگی آرشام پر از رمز و رازهایی است که نمیگذارد به ماهتیسم برسد اما ...
خلاصه کتاب:
من داریوشَم... خانزاده ای که برای پیدا کردن یه دُختر نقاب دار، وجب به وجب خاک شَهر رو به توبره کشیدم... دختری که نزدیک بود با سُم های اسبم زیرش بگیرم و اون حالا با چشم های سیاه بی صاحبش، خواب رو برام حَروم کرده...! اون لعنتی از مَن یه دیوونه بی خواب ساخته که با حسهای نیمه کارهش، در حال زنجیر پاره کردنه... تَک تَک مَردهای شَهر بدونن... وقتی ناموس داریوش زند با اون قدم های نازدارش راه میره، اَحَدی حق نفس کشیدن نداره. سایه نگاه نَر جماعت روی صورتش نیُفته.. تیربارچی های مَن... هدف گلولههاشون رو خیلی خوب میدونن ...
خلاصه کتاب:
ترلان یک دختر جوونه که همراه خواهرش سال ها تحت سرپرستی دایی و زندایی زندگی کردند. به خاطر برخی مشکلات تصمیم به جدایی میگیرد و با اقدامی تمام زندگی خود را تحت الشعاع قرار میدهد و ناخواسته درگیر بازی مرد جوانی میشود که با هدفی خاص مدت هاست او را تحت نظر دارد. بستر زمانی و مکانی داستان حال و جامعه امروزی ست. اما گذشته دختر جوان داستان بر حال و آیندهاش تاثیری ژرف خواهد گذاشت… تنهایی، عشق و ایثار کلمات کلیدی این رمان است.
خلاصه کتاب:
خب خب بریم سراغ این یکی داستان ، بی بیِ بی دل ! این بی بی اون بی بی که بعضیهاتون به مادر بزرگتون میگید نیستا. این از اون بی بی خوشگلا روی برگه های پاسوره! بازیِ بی دل تا حالا بازی کردید؟ بازی نکردید؟ اشکال نداره من توضیح میدم. توی بازی بی دل یه بی بی داریم که پیکه و خیلی نحس و شومه، دست هرکس بیفته ۱۳ امتیاز منفی داره ۱۳ هم که عدد نحس و شومیه. این بی بی دست هر کی بیفته بدبخته! بی بیِ داستان ما هم همون بی بی نحسست! این از توضیحات راجع به اسم داستان و دلیل انتخاب این اسم … در ضمن این داستان خیلی رئال و اجتماعی نیست ...
خلاصه کتاب:
یاسمین دختری که یه زندگی پر از سختی و درد داشته... و حالا پدر و برادرش اونو فروختن و قراره ببرنش تا بشه صیغه حاج اکبر معتمد..! ولی پای عقد میفهمه قراره زن پسر حاج اکبر یعنی محراب بشه... محرابی که خودش دلش گیر بوده و حالا هم باید به حرف پدرش یاسی رو بگیره و ...
خلاصه کتاب:
من از کجا باید میدونستم که وقتی تو خونهی شوهرم واسه اولین بار لباس از تنم بیرون میارم، وقتی سعی داشتم حرف بزرگترها رو گوش کنم؛ یه نفر… یه مرد غریبه تمام مدت داشت منو از دوربین های تعبیه شده تو خونه، دید میزد؟! از کجا باید میدونستم که اون مرد، دشمنِ قسم خورده شوهرم بود و با دیدنِ من… آشفته شد تا شوهرم رو زمین بزنه. اینبار ضربه محکمتر بود. قویتر… و من زمانی فهمیدم باختم که متوجه شدم شوهرم به اون مرد مثل چشماش اعتماد داره. اعتماد داشت به قاتل زندگیش تا… (مارتینگل یه استراتژی تو قماره که برد و باخت ۵۰/۵۰ داره….)
خلاصه کتاب:
درباره یه دختر هست که اسمش آمینِ که مادرش از پدرش طلاق گرفته... پدر اون یکی خواهر رو خیلی دوست داشته ولی اینو زیاد نه، از اینطرف یکی از دوستای پدر خواهر دختر رو میخواسته، پدر هم قبول نمیکرده تا اینکه میخواسته بدزده که اشتباهی آمینو میدزده بعد پدر هم میگه باید صیغش کنی بعد تا اون یکی دخترم از خارج برگرده، بعد صیغه میکنه و یسری اتفاقات میفته تو اون مدت و...
خلاصه کتاب:
ناردونه دانشجوی روان پزشکیه و بخاطر خراب کاری که تو دانشگاه کرده داره اخراج میشه با وساطت استادش قبول می کنن دوباره به درسش ادامه بده اما ...
خلاصه کتاب:
عشق کامران ۱۹ ساله به سلوای ۱۵ ساله و آغاز ماجرا خواستگاری و پس زدن شدن کامران از طرف سلوا اون میبره به ۹ سال بعد بابا لنگ دراز مهربون داستان بعد ۹ سال از تهران به تبریز برمیگرده که عشق زیر خاکسترش و باز شعله ور کنه سلوای که خود دل به همبازی دوران کودکی خود بسته و با حادثه ای که برای امید اتفاق میوفته زندگی سلوا به کل دچار تغییر میشه ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.