خلاصه کتاب:
داستان این رمان درباره پسری به اسم آراد که چند سال پیش بیماری روانی داشت توی تیمارستان بستری بود. با خانوادش مشکل جدی داره و از دار دنیا یه دایی تو خونواده براش مونده. بعد از بیرون اومدن از تیمارستان تلاششو میکنه و مهندس عمران میشه و تو یه شرکت مشغول به کار میشه در آمدش هم خیلی خوبه و کم کم به ثبات مالی میرسه. اون که داره زندگیشو میکنه بعد از یه مدت متوجه آزار و اذیت هایی از طرف یه قوم غریبه میشه و چون قبلا بیماری داشته اوایل کسی حرفاشو باور نمیکنه فکر میکنن دوباره دیوونه شده ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.