خلاصه کتاب:
قصه ای از دل تفاوت ها که به تجانسها ختم میشد دختری سرکش و جولانگر خط میزند معادلات مردی از جنس امنتیت را و سرمشق میشود برای شب هایی که چراغ های روشن شهر او را فریاد میزنند و او چه مقهور میشود در این عشقی که اگرچه از سراب تفاوت ها ریشه میگیرد اما به قصه همسان شدنها و تجانسها ختم میشود. آری داستانِ تلاقی دوخط موازی را شنیدهای؟ دو خطی که در تجانس ها سر خم میکنند برای یکی شدنها؟ اینجا رسم و الخط یکی شدن هاست میان تجانس اندیشهها ...
خلاصه کتاب:
سپهر کاویانی قمارباز قهاری که در شرط بندی زندگی اش را میبازد… رزانا دیار دختری سرسخت که دست زمانه عجیب او را بازی داده است، خشمش عصیان به پا میکند بر سر دشمنانی که قصد نزدیکی به قلمرو اش را دارند او انتقام تمام زندگی اش را میگیرد و …
خلاصه کتاب:
بارش بی امان بارون و صدای تیک تیک برف پاک کن ماشین و بغض و گریه و فریاد شب نیلوفریم را تب دار کرده بود. مبتلا شده بودم به عشق، عشقی یک طرفه و سوزان، چشمم اگر جان داشت فریاد میزد از سوزش دیدن آن لحظه؛ فریاد می زد از سوختن، فریاد میزد از خرد شدن، از نادیده گرفته شدن، از به باران نشستن؛ فریاد میزد و من چقدر عاجز بودم در مقابل مردی که اخم از یادش رفته بود کنار او و مستانه دست توی دستش بود و متلاطم می کرد باور دور من را از رسیدن به سراب نگاهش. راستی کی و کجا اینقدر عاشقش شده بودم که ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.