دانلود رمان زلاتا از گیسو خزان کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، معمایی
تعداد صفحات : 3279
خلاصه رمان :
داستان درباره پسریه که با هدف دزدی وارد یه عمارت سوخته میشه ولی تو زیر زمین اونجا به جای گنج یه دختر پیدا میکنه و یادش میاد که قبلا اونو یه جایی دیده! برای همین تصمیم می گیره…
قسمتی از داستان زلاتا:
بلند شدم و بعد از بلند کردن صدای تلویزیون و بالا و پایین کردن کانالا واسه پیدا کردن به برنامه درست حسابی راه افتادم سمت آشپزخونه که یه چایی بذارم تو همون حال هم به این فکر کردم که شاید فرستادن طلا پیش یه گفتار درمان بتونه کمکش کنه که زودتر حرف بزنه… من که مطمئناً حال و
حوصله تمرین کردن و شب تا صبح صدای حیوون در آوردن نبودم… پس میتونستم به یه دکتر خوب معرفیش کنم تا اگه امیدی هست از الآن شروع کنه.. یه صدایی میگفت اینجوری که پیش میره کل پولی که قراره از قبل این دختر به جیب بزنی و پیش پیش واسه خودش خرج کردی… ولی مهم نبود
حداقل اینجوری یه کم وجدانم آروم تر میشد واسه بالا کشیدن دار و ندار این دختر. چای ساز و روشن کردم و نگاهم و از همونجا به دور تا دور خونه جمع و جور ولی بیش از حد شیک و تر و تمیزم چرخوندم. وقتی اومدیم… انقدر خسته بودم که بعد از خوردن اون ساندویچ فقط تونستم خودم و به
همون مبل برسونم و روش ولو بشم! وقت نشد همه جا رو بررسی کنم هرچند که میدونستم شایسته جوری به طرف سفارش کرده که مشکلی از هیچ جهت نداشته باشه… با این حال راه افتادم سمت همه سوراخ سنبه هاش واسه بررسی کردن. وسایل خونه کامل کامل نبود ولی خب… واسه زندگی ما …