دانلود رمان سورئالیسم از نیلوفر رستمی کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۱۲۶۸
خلاصه رمان:
در مختصاتی از مشرق، زنی با ظاهری از جنسِ غرور، بعد از مرگ همسرش از خانواده‌ی پدری طرد می‌شود و تنها و مستقل با دخترش زندگی می‌کند. قصه در مغرب اما راجع‌به هنرمندی‌ست از قماشِ احساس و رده مردانگی! که اسم و راهِ پدر را درک کرده. خاطره‌ای از کودکی، احساسی با قدمت یک رویا در قلب مهدیار به جا گذاشته و اورا وادار کرده با ازدواج و روابط عاطفی بیگانه باشد، تا اینکه درنهایت سرنوشت می چرخد و کودتایی پُر سروصدا آغاز می‌شود… عشقی ممنوع! از جنسِ رسوایی! زندگیِ مهدیار را دستخوش تغییر قرار می‌دهد …
قسمتی از داستان سورئالیسم :
نگاهش به نقاشی بود و با دقت راپید را روی خط مژه های پسرک طرح خورده حرکت می‌داد. افسانه همانطور که برنج را آبکش می‌کرد، خطاب به او گفت: مراقب رفتارت باش مادر. خودت شرایط پرواز رو بهتر می‌دونی. نزدیک شدن به همچین زنی حتی به خاطر مریضی بچه‌اش هم خطرناکه
مهدیار دست از نقاشی کشید. دوتا چین نازک روی پیشانی اش نشست و به روسری از پشت گره خورده‌ی مادرش خیره شد: یعنی چی که خطرناکه؟ افسانه قابلمه را روی شعله گذاشت و مشغول تنظیم درجه‌ی آن شد: پرواز بیوه ست هزار ماشاالله با این همه عمل و لب و گونه ای که واسه خودش
کاشته، خوش بر و رو و جوون هم شده. زن های شوهردار و سن بالا هم نمی‌ذارن شوهراشون با زنی مثل اون خیلی دم پر شه چه برسه به تو که عربی و خوش قدو قامت.. اخم مهدیار جمع شد. تلخي حرف‌های مادرش تا عمق رگ‌هایش رفته و تیزی اش غرور او را می‌سوزاند. از جا بلند شد و کنار افسانه
دست به سینه ایستاد: یه نگاه به من بنداز مادر ببین من کیم؟ افسانه همانطور که ملاقه را در قابلمه قرمه سبزی می‌چرخاند سر سمت او کج کرد و تا آمد حرفی بزند مهدیار با همان صدای آرام و لحنِ خونسرد ادامه داد: نه اجازه بده خودم بگم از نظر شما یا خیلیای دیگه یه آدمیم که بیست و چهار ساعت …
