دانلود رمان آنیل از فاطمه سادات علوی کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، هیجانی
تعداد صفحات : ۱۹۹۹
خلاصه رمان:
من نوا هستم! دختر ۱۹ ساله روستایی که به شهر میام. برای اینکه بتونم خرجمو در بیارم، خدمتکار مردی میشم که هیچکس از هویت واقعیش خبر نداره و همه اون رو با لقب آنیل میشناسن. هنوز یک هفته هم از استخدامم نگذشته که متوجه تمایلات عجیب این مرد میشم. و ماجرا وقتی بدتر میشه که تو مهمونی جلوی کلی مرد، من رو به عنوان برده معرفی میکنه و ازم می‌خواد مجلسش رو گرم کنم …
قسمتی از داستان آنیل :
“مریم” بی بی نفس عمیقی کشید و گفت: من یه خواهر دارم که توی روستای … زندگی میکنه. در اصل به خاطر ازدواجش اونجا. رفته بودم بهش سر بزنم. تو راه برگشت دقیقا پشت روستا که حکم یه بیابون خالی رو داره اتفاقی ماشین شد. تصمیم گرفتم تا وقتی
درستش میکنه، کمی راه برم که پاهام خشک نشه. قدرت خدا بود یا یه معجزه نمی دونم … هر چی بود یهو تورو دیدم که بیهوش افتاده بودی. خواهر زادمو صدا زدم و بعد از درست شدن ماشینش تورو با خودمون آوردیم اینجا. خواهر زاده ام راضی نبود
می‌گفت اتفاقی براش بیوفته گیر می افتیم و برامون دردسر میشه ولی! من نتونستم از کنارت ساده بگذرم. یچیزی بهم می‌گفت، هر طور شده باید نجاتت بدم. متعجب نگام می‌کرد، مکثی کرد. من چرا باید پشت یه روستای مرزی بیهوش افتاده باشم؟ از بس فک کرده
بودم سرم درد گرفت. دستمو به سرم گرفتم که بی بی سریع بلند شد، به دو دقیقه نرسیده بود که با لیوان آب قند جلوم ایستاد. خجالت زده لیوان رو ازش گرفتم و سر کشیدم. تا شب دیگه حرفی نزدیم. بی بی ترجی داد چیزی نگه منم ترجیح دادم به چیزی فکر نکنم …
