خلاصه کتاب:
نیکلاس سابرا اشراف زاده مغروری که به دلیل دوئل و قتل به خاطر زنی که فکر میکرد اون هم عاشقشه به نیوزیلند تبعید میشه. این حضرت والا از همه فراریه و به هیچ زنی اجازه نمیده بهش نزدیک شه و قلبش رو فتح کنه. تا اینکه یه روز دخترک موسرخ زیبای آشوبگری جلوی در خونهاش پیدا میشه که ادعا میکنه همسرشه! اما با وجود مقاومت و سرسختی نیک، بالاخره سامر وروجکمون موفق میشه به قلب اشراف زادهی مغرورمون راه پیدا کنه و اون رو تسلیم عشقش کنه ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.