خلاصه کتاب:
ﻣﯿﻌﺎد دانشجویی ﮐﻪ ﭼﻨﺪ وقتی است از دختری در دانشکده ﺑﻪ نام ژینا ﺧﻮﺷﺶ ﻣﯿﺎﯾﺪ و چون آن دختر در پرورشگاه بزرگ شده میترﺳﺪ او را خانواده ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮐﻨﺪ. میعاد از خانواده ﻣﺬﻫﺒﯽ و ثروتمندی است. او ﺑﺎ دختر عموی خود نامزد است. آن ها قرار است ﺑﻪ ایران ﺑﯿﺎﯾﻨﺪ و میعاد ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ همین زودی ﺑﺎ پردیس ﻋﻘﺪ ﮐﻨﻨﺪ. وقتی میعاد ﺑﻪ پدر خود میگوید ﮐﻪ خواهان ازدواج ﺑﺎ پردیس ﻧﯿﺴﺖ و میخواهد ﺑﺎ ژینا ازدواج ﮐﻨﺪ ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.