خلاصه کتاب:
دختری ازجنس حوا... دختری ازجنس لطافت های دخترانه... محکم، مغرور، زیبا... دختری که همیشه سعی کرده برای اسطوره زندگیش افتخار باشه دیگران براش تصمیم میگیرن و اسطورش که همیشه پشتش بوده سکوت میکنه، قهرمان های زندگیش کمرنگ میشن و اون میبینه همه چیز اون طور که فکر میکرده نیست و آشنا شدنش با مردی که جز حس تنفر چیزی به همراه نداره. فراز، مردی مغرور و قدرت طلب، دختری رولایق خود نمیبیند و وجود دختران در زندگیش تنها برای قدرت و جایگاه است. هرز نیست ولی پاک هم نیست دختری که قرار است قربانی باشد و پسری که قرار است این دختر را نردبانی برای بالا رفتن و پیشرفت زندگی اش کند...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.