دانلود رمان حرمسرا از ویولا کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : 1039
خلاصه رمان :
کارن یه بازیگر معروف و خوشگذرانه ک برای فیلم جدیدی ک بهش پیشنهاد میشه یه نقش مکمل خانم داره ب اسم مایا؛ همسر مایا ک یه آدم شکاکه و مایا رو به زور دست درازی به اون، و داشتن فیلم و عکس ازش به دست آورده رو تحت فشار میزاره ک نباید کارو قبول کنی…
قسمتی از داستان حرمسرا:
در حیاط باز شدو اقاجون با دستای پر اومد تو کیمیا پا برهنه دویید سمتش و بغلش کرد صدایه جیغ جیغه ارومش اومد. _وای اقاجوونننن چقد دلم واستون تنگ شده بود! صورته اقا جونو بوسه بارون کرد و من تکیه داده به نرده ها با دستای جمع شده رو سینم داشتم نگاهش میکردم جعبه شیرینی و
از دسته اقاجون گرفت و بدو بدو اومد سمتم و انداختش تو بغلم. _بگیر اینو ببر تو دست خالی اومدی زشته. با کف دست ضربه ای به پیشونیم زدم و گفتم: وای! _نمیخواد حالا الکی ادا در بیاری هرچقدم معروف باشیو پولدار بازم ناخن خشکی. با اخم گفتم: کیمیا! چشماشو تو کاسه چرخوند و گفت: دروغ
میگم؟ اقاجون با کیسه های میوه اومدو با دیدن من گفت: کارن بابا! خوش اومدی پسرم! دستشو گرفتم و بوسیدم. -سلام اقاجون ببخشید این ورپریده زنگ زد یهویی کشیدتم اینجا اصلا حواسم نشد یه چی بگیرم گلی منو نکشه! خندید و مثله من اروم گفت: حالا چرا اروم حرف میزنی؟ کیمیا
دستشو کشید و با صدای بلند گفت: مامان گلی؟ اقاجونم اومده! باهم رفتن تو و من صدای حرف زدنشونو شنیدم سلام آقا خسته نباشی، کیمیا دختر دو ساعته توحیاط داری چیکار میکنی پس؟ ندیده میدونستم چشم غره رفت واسه ته تغاریه تازه از راه رسیدش! _هیچی بابا منتظر بودم …