دانلود رمان قهر و معامله از نسترن محمدی کیا کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، انتقامی
تعداد صفحات : 1435
خلاصه رمان:
اول زندگی من یک جدال بود، بعد از آن به قهر پرداختم… وقتی آمدی معامله کردمت. با خودش… با خدایی که سال ها قهر بودمش. اما هیچ وقت فکر نمیکردم این معامله را ببازم. تو که آمدی، با خودت آشتی را رقم زدی… چیزی که فکر میکردم حتی در کفن هم رخ نخواهد داد ...
قسمتی از داستان قهر و معامله:
مهراب و مهدی همونطور که داشتن جوجهها رو روی الکترود های منقل شکل باد میزدن آواز هم میخوندن والا همه چیز فرق کرده اون سالها اصلا از این قرتی بازیا نبود الکترود فقط جاش تو آزمایشگاه بود، نه اینکه باهاش کباب درست کنن استروبات ربانمونو میگم به سمتم میاد تا بهم چیزی
تعارف کنه که با دست اشاره میکنم بره و به محیا کمک کنه. محیا بچم ۲۰سالشه و مثل باباش عاشق پلیس بازی عروسامم هر کدوم درگیر یه کاری هستن. اصلا هم مدیونید فکر کنید که به مادرشوهر نامردم! والا خب میگید چیکار کنم؟ زشت نیست یه پیر زن ۲۵ ساله براشون ناهار درست کنه؟ مهراب
پسرم مثل خودم باهوشه بچه هاشم به خودم رفتن اما مهدی و محیا هرچی صورتشون عین من بهشتیه رفتار و کردارشون مثل وحید، شوهرمو میگم، جهنمیه! اصلا هم غلو نمیکنم. همینجور که دارم از توی بالکن به داخل خونه نگاه میکنم برسام با اون ماسماسک فوق پیشرفتش پیشم میاد و با
خودش یه گله نوه هم میاره برسام نوه بزرگمه. پسر مهرابه ۱۲ سالشه اما قد ۲۲ ساله های زمان ما میفهمه البته همشم باید بندازیم گردن تکنولوژی ها! والا الان اینقدر بچهها با نانو رباتها و تکنولوژیهای نانو ساختار یکی شدن که زمان ما اینا همه آرزو بود! به برسام با لبخند نگاه میکنم که نزدیکم …