دانلود رمان مرواریدی در صدف از زهرا سادات رضوی کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، معمایی، مذهبی
تعداد صفحات : 2595
خلاصه رمان :
پارسا نیک نام، بازپرس سابق دادگستری، مردی که در برهه ای از زندگی پر تلاطمش به خواست و در واقع خواهش پدرش (حسین نیک نام) اجبارا و موقت به ازدواج با دختر آشنای قدیمی شان تن می دهد. ازدواجی که تبعات زیادی در پی آن است و …
قسمتی از داستان مرواریدی در صدف:
آخر همین هفته مراسم عروسی داریم خودتون رو آماده کنید. حاج حسین مهره های عقیق تسبیحش را با آرامش به حرکت درآورد و با لحن محکمی رو به اشرف بانو گفت: اشرف بانو لطفاً هر تدارکاتی که لازمه رو انجام بدید و هر وسیله ای که مورد نیازه رو لیست کنید، بدید رحمان تهیه کنه. سکوت چند
ثانیه ای فضای اطراف را فرا گرفت پارسا سر نچرخانده میدانست اشرف بانو با چشمانی گرد شده و نفسی بند رفته خیره حاجی است. کمی راحت تر به مبل تکیه داد و نگاهش را از حاج حسین به فنجان گل قرمز لبریز از چایی اش تغییر داد. صدای پونه مملو از بهت و حیرت بود که سکوت لحظهای
میانشان را شکست حاج بابا، منظورتون عروسیه پارساست؟ صدای حاج حسین ردی از شک نداشت. _بله بابا جان. پارسا جرعه ای از چایی خوشرنگ عزیزش را نوشید و سر بالا آورد نگاه پونه با حیرت میان او و حاج حسین در رفت و آمد بود. کمی طول کشید تا اشرف بانو خودش را پیدا کند میدانست
طوفان در راه است. طوفانی سخت از نوع مخالفت های سر سخت عزیزش! _حاجی منظورتون عروسی پارسا با دختر حاج مظفریه دیگه؟! ولی آخه ما فقط رفته بودیم آشنا بشی.. ادامه صحبت های اشرف بانو توسط حاج حسین قطع شد. -نه اشرف بانو، دختری که من برای پارسا در نظر گرفتم…