دانلود رمان ممنوعه از مهتاب ر کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، انتقامی، صحنه دار
تعداد صفحات : 1029
خلاصه رمان:
اتابک پسری مغرور و قمار باز حرفه ای که سر بازی قمار با یه نفر سر زنش شرط بندی می‌کنه و ازش زنشو می‌خواد، رامش به عنوان یه برده پا به خونه‌ی اتابک می‌زاره که داستانای جذابی با هم دارن …
قسمتی از داستان ممنوعه:
سینی نوشیدنی و از روی کانتر برداشتم و آروم و با احتیاط از پله ها بال رفتم، به طبقه‌ی بالا که رسیدم نفسی گرفتم و بین مهمونا چرخیدم تا ازشون پذیرایی کنم. فریماه با ژست خاصی لیوان نوشیدنیو برداشت و با پوزخند رو به نامزدش که به نظر دماغ فیل افتاده تر از خودش می‌رسید گفت:
یادش بخیر مدرسه که می‌رفتیم یه دختره توی کلاسمون بود که این خدمتکاره خیلی شبیشه. مرد نگاه بی تفاوتی به سر تا پام انداخت و جواب داد: بیخیال عزیزم خودت و درگیر این غربتیا نکن. -درسته، نباید درگیر این بدبخت بیچاره ها بشم چون ارزش اونا از کفشمم کمتره. صدای شکستن قلبمو برای
چندمین بار شنیدم اما به روی خودم نیاوردم می‌دونستم که فریماه منتظر یه تلنگره که ابروم و ببره، نمی‌خواستم مهمونی آناهیتا به خاطر من خراب بشه برای همین بدون اینکه جوابی بدم ازشون دور شدم تا باز منو توی دردسر نندازه. نگاهمو توی سالن چرخوندم تا کسی رو از قلم نندازم؛ آناهیتا از دور
بهم اشاره کرد تا برای پذیرایی به اون سمت برم. بعد از اینکه نوشیدنی ر و به خودش و دوستاش تعارف کردم زیر گوشم گفت: برو پایین یه سینی از بهترین نوشیدنی و خوراکیا آماده کن و به اتاق کار کامران ببر، مهمون مهمی داره خواسته تو رو بفرستم برای پذیرایی بعد از گرفتن دستورات به طبقه پایین برگشتم …
