خلاصه کتاب:
رمان روایتگر داستانی عاشقانه از دنیای فرشتگان و شیاطین است. دختری به نام ساتی که در یک شرکت برنامه نویسی کار می کند، پس از سپرده شدن پروژه ی مرموز و قدیمی نوسانات برق به شرکت شان، دست به ساخت یک شبکه کامل برای شناسایی انرژی های مشکوک (کوازار) که طی سال ها در قسمت های مختلف و عجیب شهر رخ می دهند، میزند حال که پس از دو سال تلاش مستمر، او در یک قدمی کشف دلیل این پدیده قرار گرفته، کارفرمای جدید از کنسل شدن پروژه می گوید ...
خلاصه کتاب:
داستان از انجا آغاز میشود که خانه قدسی خانم را برای ساختوساز تخریب میکنند. هنگام تخریب خانه، به ریشه های قطور درخت توتی میرسند که از گذشته به جا مانده است. هنگام بیرون کشیدن ریشهها که مجاور دیوار خانه همسایه است، دیوار خراب شده و بدتر از آن، از میان ریشه ها، استخوانهای یک انسان پیدا میشود. سها، مستاجر جوان خانه همسایه، خواسته و ناخواسته پا به ماجرایی میگذارد که او را به قتلی در سالیان دور وصل میکند.
خلاصه کتاب:
گلبرگ دختر تنها و سرخوردهایه که تو بچگی مادرش رو از دست داده. پدرش خیلی زود ازدواج کرده و دختر تنها داستانمون با آزار و اذیتهای نامادری بزرگ شده. گلبرگ زیبا قصه دل در گرو پسرعموش داره و تمام آرزوش رسیدن به اون هست. پسر عمویی که حاصل یه خانواده پر از تعصب با افکار پوسیدهست. گلبرگ چند هفته مونده به تاریخ عروسیش واسه رهایی از مشکلاتش به یه مهمونی میره و اونجا زندگیش به کلی تغییر میکنه و شبش رو ...
خلاصه کتاب:
سونا برای رسیدن به ارثیهی خانوادگی مجبور است به مکانی ناشناخته برود تا از چند کودک نگه داری کند. اما شبها در آن مکان صداهای عجیب و غریبی میشنود از طرفی وجود مردی جوان مرموزی در نزدیکیش همه چیز را پیچیدهتر میکند ...
خلاصه کتاب:
شاران رزمجو بازیگر معروفیه که درگیر شایعات میشه، تا جایی که به زندگی حرفه ای و خصوصیش لطمهی بزرگی میزنه. این بین تنها کسی که میتونه به شاران کمک کنه هامون صدر هستش. مرد با نفوذی که تو گذشتهی شاران نقشِ مهمی داشته و حالا براش حکمِ یه دشمن رو داره. اما شاران میتونه با دشمنِ قدیمیش مصالحه کنه؟!
خلاصه کتاب:
جوانه و امیرحسام بعد از هفت سال از هم جدا میشوند، این درحالی است که امیرحسام دوست ندارد او را طلاق بدهد. حضور گاه و بیگاه امیرحسام در اطراف جوانه، سختگیری های برادرها بعد از طلاق، باعث میشود که او به پیشنهاد دوستش، تهران را برای مدتی ترک کند. این در حالی است که امیرحسام سایه به سایه به دنبال اوست و شهری که جوانه انتخاب کرده است، گذشتهها را توی صورتش خواهد کوبید!
خلاصه کتاب:
خونهی بهار قصه آرمین پسرجوونیه که بعد از طلاق عموش، پنهانی از همه، همسر اونو صیغه میکنه تا ازش مراقبت کنه. قصهی وانیاست که با یک دنیا امید و آرزو پای سفرهی عقد با چاووش میشینه اما درست شب ازدواجش یک غریبه با چاووش تماس مشکوکی میگیره و راز وانیارو براش فاش میکنه. رازی که موجب میشه چاووش قید ازدواج با وانیارو بزنه. دست سرنوشت وانیارو به خونه بهار و آرمین میرسونه تا اینکه ...
خلاصه کتاب:
افرا تاشچیان نوه تاشچیان بزرگ در یک مهمانی با اروند روبرو شده و در نگاه اول عاشق تصویر بی نقص او می شود. اما زمانی که در خانه با آن مرد گیر میفتد، این روبرویی منجر به یک رسوایی بزرگ میشود! اروند کامکار، مردی جذاب و تاجری ثروتمند که برخلاف ظاهر مبادی آداب و آرامش با هدف و برای انتقامی سخت به تاشچیان ها نزدیک شده است و چیزی نمیگذرد که خودش را همسر نوه کوچک بزرگ ترین دشمنش میبیند! تاشچیان ها قرار ازدواج آن ها رو ترتیب می دهند تا آبروی رفته خانواده را برگردانند بی خبر از اینکه ...
خلاصه کتاب:
-ساعت ۱۱ میام دنبالت. حواست باشه نعشه نباشی گوه بزنی به همه چیز. مرد قوز کرده پای ستون ابری از دود درست کرد. دست روی پلک های چروکیده و خشکیده اش گذاشت. -خیالت تخت داداش. داش اصغر به وقتش قِرقیه، قرقی! مرد جوان دستی به کلاه لبه دارش گذاشت. فندکاش را از شلوار شش جیباش بیرون کشید و در حالی که یک پایش خم و تکیه بر درخت بود، سیگار را بين لب هایش گذاشت و آتش زد ...
خلاصه کتاب:
داستان از یک آتش سوزی شروع میشود، از مرگ و تنهایی! پسری به اسم آرنیک که اتفاقات تلخی رو پشت سر گذاشته و بیمار میشود، حالا درست زمانی که حالش بهتر شده و میخواد به زندگی عادیش برگردد، با شخصی که فکر می کند مرده روبه رو میشود ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.