دانلود رمان آشپز باشی از فاطمه باصری کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : 3288
خلاصه رمان :
لاله زن مطلقهایه که برای اولین بار و به پیشنهاد خواهرش پا به یک مهمونی ممنوعه میذاره و برای اولین بار نوشیدنی میخوره و گیج میشه… طوری که وقتی صبح بیدار میشه خودشو کنار مردی میبینه که نمیدونه کیه و چهطور باهاش اومده به تخت… مردی به نام امیرحسین بردبار که…
قسمتی از داستان آشپزباشی :
او که رفت کارتن هایی که هفته پیش خریده بودم را وسط هال ریختم چسب کاغذی را هم کنار دستم گذاشتم… اول باید وسایل آشپزخانه را جمع میکردم روزی که با پدرم برای اولین بار با آینه و قرآن به این خانه آمده بودم؛ کجا فکرش را میکردم اینطور دل شکسته ترکش کنم؟ از کجا میخواست
بداند دردانه برادرش که قسم راستش جان او بود، خیانت کند… آن هم به منی که هیچ چیز برایش کم نگذاشته بودم! شاید هم گذاشته بودم به قول فرناز، کیسان حق داشت به زنی خیانت کند که همیشه تنش بوی پیاز داغ و بادمجان سرخ کرده میدهد… دو روز از دیدن هادی میگذشت، حنانه
همچنان در افق محو بود. مامان روحی هم یکی دوباری با آژانس غذا فرستاد… دستپخت خودش را با این که خودم سال ها آشپزی میکردم دستپخت او برایم چیز دیگری بود… خودم هم نمیخواستم کسی به دیدنم بیاید، دوست داشتم هرچه زودتر جمع و جور کنم و از آنجا بگریزم. قفل در را
همان دو ماه پیش عوض کردم فردای همان شبی که کیسان و فرناز را توی خانه ام پیدا کردم. کیسان اگر کلید داشت دمش درازتر از این حرف ها بود. با یادآوری فرناز و کیسان خاطره چند شب پیش خودم و آن مردک در ذهنم آمد. حالا دیگر همه اش یادم بود! لبم را گزیدم. کاش هیچوقت با آن مرد روبه رو نشوم …