دانلود رمان تمنای عشق از عاطفه امجدی کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، غمگین، انتقامی
تعداد صفحات : 521
خلاصه رمان:
هانا و سهیل همدیگه رو دوس دارن ولی خانواده هانا راضی به ازدواج این دوتا نیست چون پدر هانا با سهیل مخالف هست اما این دوتا تصمیم میگیرن که فرار کنن ولی قصد سهیل خوب نیس!! بیشتر برای رو کم کنی هست و تلافی و خالی کردن عقده چند سالش سر یه دختر معصوم و بی گناه که از قضا این دختر از کودکی عاشقشه! و چه بلا هایی سر این دختر عاشق میاره… در واقع هانا وارد یه رابطه اشتباه میشه اما دختر قصه ما به این زودی ها شکست نمیخوره و انتقام دل شکسته و آبروی رفته، حتی انتقام بچه توی شکمشو از سهیل نامرد میگیره و …
قسمتی از داستان تمنای عشق:
ساعت ها میگذشت الان همه حتما متوجه نبودنم شده اند. دنبالم میگشتند میتوانستم چهره همه را در ذهنم به تصویر بکشم. پدری که هم نگران است هم خشمگین. مادری که خود خوری میکند. بقیه هم که… من دور شده بودم امکان اینکه مرا اینجا پیدا کنند نبود. هنوز این فکر از ذهنم گذر نکرده بود
که صدایه آژیر خون را در رگهایم منجمد کرد. با ترس نگاهش کردم اما وقتی پیکر آمبولانس از کنار ماشین عبور کرد را دیدم نفس صدا داری از آسودگی کشیدم. شوک بدی بود… باران میبارید هوای پاییز سوز سردی داشت. لباس زیادی بر تن نداشتم، دلم شکسته بود. دست هایم را در آغوش گرفتم،
وپاهایم را به هم جفت کردم واقعا سرد بود ولی انگار او گرمش بود. خب من هم کاپشنی به آن گرمی را داشتم حتما گرم بودم. نگاهی با حسرت به کاپشنش انداختم اما او حتی نیم نگاهی خرج من نکرد. دستش را دراز کرد، درجه بخاری ماشین را زیاد کرد. بعد دریچهی گرما را به سمتم تنظیم کرد.
پروانه ها در قلبم به پرواز در آمدند این کارش یعنی حواسم به تو هست لبخندی بر روی لبهای خشک شدهام نقش بست. همین توجه کوچکش چه ها که با من عاشق نکرد. اما هنوز همان چهره اخمو را داشت. فدای همین مهربانی های کوچکت بشوم. گرما مرا دعوت به یک خلسه آرامش میکرد. دوباره…