خلاصه کتاب:
روسلا دختر خاص وقدرتمندیه که تو قبیله ای مرد سالار به دنیا اومده و راز های زیادی داره، بعد ازدواج مخفیانه اش با خوناشام دورگهای شبا، مورد تعرض جادوگری مرموز نقابداری قرار میگیره که با یک کلمه بی هوشش میکنه و مدعی جفت حقیقشه و هروقت قدرتمند بشه میاد سراغش. اول فکر میکنه خواب دیده تا اینکه تو واقعیت اون مرد میاد سراغش اسیرش میکنه و تو تخت سنگ قربانگاه بهش ...
خلاصه کتاب:
البرز محتشم به تازگی رهبر گروه بزرگی از خون آشام های اصیل شده. مردی مستبد و یکه تازه که تو ملک شخصیش یک درخت ارس رشد کرده. درختی که فقط خود البرز میدونه چه راز ترسناکی پشتش پنهان شده. البرز پانزده سال پیش به خاطر تنهایی و عذاب وجدان زیادی که به خاطر قتل عام طایفه گرگینه ها داشته، یک دختر بچه پنج ساله رو به فرزند خوندگی قبول میکنه تا حواسش از مشکلات و عذاب وجدانش پرت بشه. نهال دختر بانمکیه که انسانه و هیچ نمیدونه پدرخونده عزیزش خون آشامه. البرز به شدت نهال رو دوست داره ولی همیشه از اینکه هویتش برای دخترک فاش شه میترسه... (اغبر به معنی شوم / تاریک اغبار آلود)
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.