دانلود رمان صعود از گناه از کورا ریلی کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، دارک، مافیایی
تعداد صفحات : 751
خلاصه رمان :
مارچلا ویتیلو تو قفس طلایی بزرگ شده. وقتی پدرت ترسناک ترین مرد نیویورک باشه، مردم بهت احترام میذارن. مارچلا که قراره با دوست پسر مورد تایید پدرش ازدواج کنه، از اینکه باهاش مثل یه عروسک چینی گران بها رفتار میشه و از زندگی ای که خانوادش بهش تحمیل کردن، خسته شده. تا اینکه همه ی چیزهایی که بدون زحمت و قدردانی به دست آورده بود ازش گرفته میشه. جایی که الان هست، اسمش هیچ هیبتی به همراه نداره، فقط باعث درد و تحقیر میشه. وقتی تو یه قلعه ی مرتفع بزرگ شده باشی سقوط خیلی عمیق تره. گناهان پدران راهی برا جبران داره…. ولی چه کسی باید بهاشو بده؟ …
قسمتی از داستان صعود از گناه:
نگاهم به اسلحه خونهی انتهای راهرو افتاد. یکی از افراد از پشت بار پرید بیرون، اما مرد دیوونه تعقیبش کرد و تبرشو زد پشتش. چشمامو محکم بستم و چندتا نفس لرزون کشیدم، بعد دوباره جرأت کردم بازشون کنم خون اون فرد آروم آروم بهم نزدیک شد تا جایی که آستین هام خیس شد، ولی این باز
جرات حرکت نداشتم حتی وقتی لباسام و انگشتای کوچیکمم خیس شدن. دوتا از مردهای بابا وارد شدن و سعی کردن کمک کنن، ولی این مرد مثل یه خرس عصبانی بود. بی حرکت به فریادهای پر از عذاب و خشم گوش میدادم و جسد هایی که یکی یکی رو زمین میافتاد رو تماشا میکردم همه جا پر از
خون شده بود. مرد رفت و بابا رو از پشت بار کشید بیرون بابا فریاد زد. سینه خیز رفتم به سمت جلو میخواستم بهش کمک کنم ولی بابا با نگاهش بهم هشدار داد همون جایی که بودم بهم بمونم. مرد بد نگاه بابا رو دنبال کرد صورتش مثل یه هیولا بود، غرق خون و خشمناک سرمو انداختم پایین
ترسیدم منو ببینه. ولی مرد داشت بابا رو میکشوند سمت صندلی. خوب میدونستم نباید از دستورات پدرم سرپیچی کنم. برا همین تا زمانی که حس میکردم به اندازه چندین روز گذشته، بی حرکت موندم؛ ولی احتمالا فقط چند دقیقه بود. مرد بد شروع به صدمه زدن به بابا و یکی از افرادش که …