خلاصه کتاب:
خط هشتم بازگوی زندگی ها و حرف های ناگفتهی انسان هایی است که زادهی روزهای جنگ و خون نیستند… انسان هایی که نسل سوم ، نسل آزاد لقب گرفته اند… انسان هایی شاید واقعی… و یا شاید غیر واقعی…
خلاصه کتاب:
ترنم دختری دهه شصتی از یه خانواده مذهبی و متعصبه که تو خونه پدربزرگش زندگی میکنه. زندگی ترنم روی روال عادی خودش پیش میره تا اینکه پسر عموش، سیاوش، نامزدش دقیقا یک شب قبل از عروسی میمیره و ترنم عروس نشده بیوه میشه! حالا حدود ۴،۵ سالی از مرگ شوهرش گذشته که پسر عموی بزرگش، سالار، برادر سیاوش، پزشک زنان و زایمانی که توی آلمان بهترین زندگی رو داره برمیگرده ایران سالاری که خودش دلش گیر ترنم بوده، حالا هم باید به حرف پدر بزرگش با ترنم عقد کنه و ...
خلاصه کتاب:
ونوس با شوهرش علی به بنبست رسیده اما توانایی مراجعه به دادگاه و طلاق گرفتن ندارد. علی سرکار نمیرود و اجازه هم نمیدهد ونوس کار کند. ماهها است که در خانه نشسته و در نهایت فقر با اخلاق گندش سوهان روح ونوس شده. یک شب ونوس به مهمانی یکی از دوستانش می رود تا شغلی برای شوهرش جور کند. بدقولی یک رفیق مجبورش میکند که دیر وقت پیاده به خانه برود. سرنوشتش با دزدیده شدن توسط چند زن تغییر میکند. چشم باز میکند و میفهمد در کشور دیگری است. مردی بالای سرش است که او را رئیس صدا می زنند ...
خلاصه کتاب:
آیدا تمام وقت خود را اختصاص به فرزندانش داده، همیشه الویت زندگی اش با آن ها بوده، ولی خاطره دخترش، قدرنشناس و ناخلف است! زمانی که به کلانتری برای آزادی او میرود از تربیت و داشتن خاطره از خود خجالت میکشد، مثل همیشه دلخوری و ناراحتی خود را مهار میکند ولی خاطره باز هم طلبکار است و با حرف هایش در ماشین باعث میشود تا کنترل ماشین از دست آیدا خارج و تصادف بدی میکنند ...
خلاصه کتاب:
تاثیر بعضیا تو زندگی ادم، بیشتر از یه اسمه، بیشتر از مدت حضورشونه انقدر زیاد که یه روز به خودت میای و میبینی، همه فکر و ذکرت شده یه نفر! شاید اون یه نفر هیچوقت نفهمه که باعث چی شده تو زندگیت، اما تو که میدونی اون یه نفر، تنها دلیل تنهایی هات بوده و تو، خیلی وقت ها توی همه تنهایی هات به اون پناه بردی؛ ارزو دادی، خاطره گرفتی!
خلاصه کتاب:
بتی، دختری مستقل که با پلمپ شدن شرکت لوازم آرایشی که کار میکرد، مجبور میشود که در مترو دستفروشی کند. بر اثر اتفاقاتی وارد عمارت "ملک آرا" ها و شرکت مجلل طراحی لباس و مدشان میشود. بتی سعی در پی بردن به رمز و راز آدم های عجیب و خاکستری عمارت، پسران خاندانِ ملک آرا دارد و در این بین دل به کسی میبندد که در خیالش شاهزاده سوار بر اسب اوست ولی ...
خلاصه کتاب:
صبا دختر زیبایی که عاشقانه شوهرش رو دوست داره اما از عشق پنهانیه برادرشوهرش نسبت به خودش خبر نداره تا اینکه بر اثر یه سری اتفاقات و برملا شدن خیانت کثیف شوهرش به برادرشوهرش پناه میاره تا ازش درخواست کمک کنه اما بینشون اتفاقاتی صورت میگیره که صبا متوجه میشه تموم این مدت هورام عاشقش بوده و همین باعث دامن زدن به عشقی بزرگ و ممنوعه بین هر دوشون میشه که صبا قصد داره با رابطه با برادرشوهرش خیانت شوهرش رو تلافی کنه ...
خلاصه کتاب:
زانیار پسری که عاشق دختر لوند و بیبند و بار صاحب خونه شون میشه که همه تفریحاتش خلاصه میشن توی پارتی و مهمونی های مختلط و وقتی با آذین دوست میشه میخواد هر طور شده اونو مال خودش کنه ...
خلاصه کتاب:
ثنا دختری که در یک خانواده مذهبی بزرگ شده است؛ خانواده ای که یک وعده نمازشان قضا نمی شود اما طبق یک قانون نانوشته ثنا در میان اعضای خانواده طرد شده؛ این قانون در نهایت به دست کسی میشکند که یک روز فکرش را هم نمیکرد ...
خلاصه کتاب:
سینا پسری جذاب، مغرور و متعصب مهندس عمران ریس شرکت بزرگ ساختمانی، پدرش حاج معتمدی تاجر معروف شهرشون به اجبار مادرش با هلیا دانشجوی رشته داروسازی ازدواج میکنه ولی خودش دختر دیگهای رو دوست داره، هلیای زیبا رو مورد آزار و اذیت خودش قرار میده ولی بعد از مدتی سخت عاشقش میشه ولی هلیا ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.