دانلود رمان آوای درنا از زینب ایلخانی کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، معمایی
تعداد صفحات : 4124
خلاصه رمان:
نورا دختری که به عشق تمام دوران زندگیش دیار اعتراف میکنه و با علم به مرموز بودن دیار وارد زندگیش میشه… طی مدتی که با دیار زندگی میکنه میفهمه که رازی تو زندگی دیار هست که از فهمیدنش توسط دیگران واهمه داره… در کشمکش برای فهمیدن راز دیار میفهمه حامله اس و نمیدونه تکلیفش با دیاری که بچه نمیخواد چیه تا اینکه …
قسمتی از داستان آوای درنا:
ظهر بود، اما ملیحه میگفت مامان این روزها دیگه مثل قبل سحرخیز نیست. از وقتى خبر ازدواج بابا قطعى شده بود و میدونستم به مامان هم این خبر رسیده نه جرات کرده بودم بیام اینجا، نه حتى اینکه به مامان زنگ بزنم. دلم خوش بود که مثل همه این سال ها ملیحه کنارشه و هواش رو داره.
دیروز که زنگ زد گفت فردا باید بره ساوه خونه خواهرش و تا شب هم نمیاد دلم بدجورى شور افتاده بود! مامان فشار خون عصبی و حمله عصبی تنفسی داشت و اصلا صلاح نبود تنها بمونه. اما دلش رو نداشتم باهاش رو در رو شم. از این بیشتر نمیتونستم مادرم رو شکسته ببینم! شب قبل رفتم
اتاق نیلا و ازش خواهش کردم فردا اون بره پیش مامان. یه جورى نگام کرد که فهمیدم پشت اون نگاه شاکى چیه! حق هم داشت! این دوسال از من بزرگتر بودنش همیشه واسش دردسر بوده. همیشه مسئولیت های سخت تر واسه اون بوده، همیشه توقع ها از اون بوده! نیلا با من فرق داشت. بلد بود
وقتى حالش بده، بخنده! بلد بود وقتى همه چی بهم گره می خوره به خودش مسلط باشه و دنبال چاره باشه! اما من! من زود خودم رو میباختم، زود گم میشدم، زود کم میاوردم! به خاطر همین من یاد گرفته بودم همیشه برم توی بغل مامان و از مشکلات فرار کنم. آغوش من کوچیکتر از اونی بود که…