دانلود رمان بگذار آمین دعایت باشم از هانیه وطن خواه کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، هیجانی، انتقامی
تعداد صفحات : 424
خلاصه رمان :
درباره یه دختر هست که اسمش آمینِ که مادرش از پدرش طلاق گرفته… پدر اون یکی خواهر رو خیلی دوست داشته ولی اینو زیاد نه، از اینطرف یکی از دوستای پدر خواهر دختر رو میخواسته، پدر هم قبول نمیکرده تا اینکه میخواسته بدزده که اشتباهی آمینو میدزده بعد پدر هم میگه باید صیغش کنی بعد تا اون یکی دخترم از خارج برگرده، بعد صیغه میکنه و یسری اتفاقات میفته تو اون مدت و …
قسمتی از داستان بگذار آمین دعایت باشم:
امروز سه تا قرار دارین، دوتاش قبل از ناهاره که یکیش مربوط به پروژه شرکت تهام میشه و یکیش هم برای مذاکره با شرکت سهامیه، سومین قرارتون مربوط به ناهاره که تو رستوران همیشگی باید مهندس شمس رو ملاقات کنین، در ضمن بعدازظهر برنامه باغ لواسون آقای احتشامو دارین که تا
پس فردا ادامه داره. باز یه نگاه کلی توام با اعتماد به نفس تو ذاتش قل قل کرده تو آینه انداخت و کیف سامسونیت با لایه چرم اصلش رو به دست گرفت و مثه همیشه بی توجه به من از اتاق بیرون زد. اما تو لحظه آخر با یه چرخش طرفم برگشته با نگاه همیشه سردش منو نشونه رفته گفت: آیلین
هنوز خوابه؟ -نمیدونم، من هنوز ایشونو ندیدم. ابرو بالا انداخته از جلوی در کنار رفت و… فقط حرفش آیلین بود؟ همیشه حرفش آیلینه. لباس های تو کمد رو زیر و رو کرده یه شلوار کتون قهوه ای سیر و یه پولیور کرم با طرح لوزی قهوه ای و یه کت چرم به رنگ شلوارش روی تخت گذاشتم و از
اتاق زدم بیرون، اینم از ست تیپش واسه بعداز ظهر. خانوم گل رو با اون هیکل گرد و منو یاد کدو قلقله زن تو آشپزخونه مثه همه این سال ها با عادت غرغر مشغول رو برانداز کرده دلم از این همه غرغرش پوسید بیتوجه به اون همه غرغر گذشته راه اون انباری ته پارکینگو گرفته رسیدم به اون مامن …