دانلود رمان التیام از ریحانه کیامری رمان رایگان

رمان التیام از ریحانه کیامری لینک مستقیم

دانلود رمان التیام از ریحانه کیامری کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، هیجانی

تعداد صفحات : 536

خلاصه رمان : 

اسمش دریاست… مثل اسمش پاک و زلال و عاشق… ولی عاشق یه آدم اشتباه… یه عشق اشتباه زندگیش‌و تباه می‌کنه. با دسیسه‌ی مادرشوهرش از هم جدا می‌شن و کارش به روانشناس و دکتر می‌افته… ولی کوروش حامیش می‌شه، پسرعمویی که از بچگی عاشقش بوده و حالا با جدا شدن دریا از البرز، فرصت پیدا می‌کنه مرحم بذاره روی زخم‌های دریا… آروم می‌کنه دریای طوفانی رو با معجزه‌ی یه عشق ناب …

قسمتی از داستان التیام : 

با صدای در سریع از جا بلند شد و در را باز کرد نازگل با همان قیافه‌ی حق به جانب همیشگی پشت در بود. دست به کمر زده و طلبکار! _طفلک داداشم، هیچ وقت یه خط چشم نمی‌کشی حتی. چطوری رغبت کنه بهت آخه؟ ناخن های بلند تازه ترمیم شده اش را جلوی صورتش این طرف و آن طرف

کرد و برای دریا پشت چشم نازک کرد. –واسه خودت میگما عزیزم وگرنه به من چه اصلا. واسه داداش من که بهترینا هستن، تو باید به فکر خودت باشی. دریا مثل همیشه بخاطر البرز سکوت کردو لپش را از داخل گاز گرفت. لبخندی تصنعی بر لب نشاند و گفت: کاری داشتی عزیزم؟ دستش را کمی

جلوی صورت دریا برد. ببین اینجاش به نظرت یه کم طرحش کج نشده؟ دریا سرسری نگاه انداخت و بی‌ حوصله پاسخش را داد: نه عزیزدلم کج نیست کارتو میگی لطفا؟ باید برم آتلیه مشتری دارم. دستش را پایین آورد و یک تای ابرویش را بالا  فرستاد. واه واه.. یه سوال پرسیدما، نگاه چطور جواب میده!

حالا خوبه تو خودتو قالب کردی به داداشم انقدرم طاقچه بالا می‌ذاری! گوشش پر بود از این حرف‌ها.. سربار.. قالب کرده… انداخته… ندید بدید… بی اصل و نصب… قبلا عاقبت دهان به دهان گذاشتن با این وروره جادو را دیده بود … دعوایی مفصل بین مادرشوهرش و البرز در گرفت که با گریه ها و …